خیال نکن
این اشعار رو امروز صبح تو میدان آیت ا... خاتمی شهرمون سرودم.
خیال نکن
تنها می ری
قلب منون جا می ذاری
مگه می شه
یکی بیاد
تو خونه عاشقیم
وقتی می ره
دست خالی؟؟؟
مگه می شه؟؟؟
رسم رفاقت نمی شه
یکی بیاد ، تنها بره
خیال نکن
بدون تو
دنیا دیگه
ارزش دیدن رو داره
هزار روز دیگه بیاد
مثل تو رو نمی یاره
خیال نکن:
نی دونم
روت نمی شه نگام کنی
خدا رو شاهد می گیرم
عجب حیایی می کنی
خیال نکن
تو خلوتم
بی تو داره خوش می ذره
اگه یه روز سر بزنی
توی سکوت دل من
گریه دل رو می شنوی
دلی که تنها بهونش
دیدن هر روز توئه
خیال نکن:
یادم می ره
اول آشنایی مون
روزی که تنها دست من
زینت دستای تو بود
آروم و بی صدا
ولی
از ته دل
داد می زدیم
تا آخرش می مونیم و
خدا کنه
جان می ببازیم.
خیال نکن:
دنیا دیگه تموم شده
تو اونطرف
من اینطرف
بازی دیگه تموم شده
نمی دونم
شاید اینم یه بازیه
نمی دونم
شایدکه فصل امتحان
آزمون سخت عاشقی
برای ما رسیده است
نمی دونم
اما تورا قسم می دم
به اون نگاه اولین
به اون صدای آخرین
از دل من کوچ نکنی
از دل من کوچ نکنی
از دل من کوچ نکنی
30/1/86
30/5 صبح
آخرین ویرایش: - -