به جای من
تشنه ی چشمانی که از درد رهایم می کند
تشنه ی لبهایی که می سوزاندم
تشنه ام اما
سیراب شدن نمی خواهم
دیدنت را و بوسیدنت را .... نمیخواهم ...
آمدنت را تمنا می کنم
...
نمی دانم
...
کاش بودم و برای تو تمام می شدم...
کاش باشم
و برای تو بسوزم
برای تو آب شوم
کاش می شد ...
آخرین ویرایش: - -